درباره ما

پایگاه مقاومت بسیج طلاب شهید اکبرزاده با دستور آتش به اختیار فرمانده کل قوا در راستای ترویج فرهنگ جنگ نرم پا به عرصه جنگ سایبری،فرهنگی گذاشته و تمامی تلاش خود را در تحقق این مهم در سایت مـعـبـرسایـبرے پلاڪ انجام خواهد داد.

بايگاني

نويسندگان

پوستر

ویدیو برگزیده

امکانات معبر


  • برای ورود به شبکه های اجتماعی معبر کلیک کنید

  • تماس با بي پلاک

خاك طلائيه

k0bm_n00000899-r-b-010.jpg

به همراه تعدادي از برادران و خواهران دانشگاه علوم پزشكي كاشان، براي بازديد از منطقه عمليات خيبر در خاك طلائيه عازم شدم. بعد از شرح عمليات، توضيح منطقه، خاطرات عمليات خيبر و تفحص شهدا، خاك طلائيه كه شهدا را در آن تفحص كرده بودند و به صورت دسته‌بندي به زائران هديه مي‌كردند، بين دانشجويان تقسيم كرديم، در حين تقسيم برادر دانشجويي بسته خاك را گرفته و به طرفي پرتاب نمود و گفت:«جمع كنيد مگر اين خاك چه دار كه من آن را به عنوان تبرك ببرم؟» هيچ‌كس حرفي نزد من با كارواني عازم شهداي هويزه و سپس اهواز شدم و آن كاروان عازم خرمشهر شد. يك روز بعد مسئول بسيج دانشجويي، به محل كار من مراجعه نمود و درخواست كرد يك بار ديگر كاروان انها را به طلائيه ببرم، سوال كردم جريان چيست من چندين سال توفيق خدمت به كاروانها را دارم ولي اولين بار است كه يك كاروان دوباره مي‌خواهد از طلائيه بازديد كند، گفت: برويم در منطقه تعريف مي‌كنيم.اصرار كردم گفت:«بعد از اينكه از شما جدا شديم شب در خرمشهر اسكان داشتيم در اخر شب كه همه در حال استراحت بودند، ما سه چهار نفر از برادران بسيج مشغول برنامه‌ريزي روز بعد بوديم كه ديديم برادري با وحشت و اضطراب و فرياد از خواب پريد، دست و پاي او را گرفتيم و آرام كرديم. گفتيم:«چه شده است؟» گفت:«بياد مرا دوباره به طلائيه ببريد، گفتيم :«امروز كه رفتيم براي چه مي‌خواهي دوباره به زيارت طلائيه بروي؟» گفت:«در خواب ديدم كسي به من گفت:«كه كي گفته است بيايي روي خون ما پا بگذاري و ما را مسخره مي‌كني چرا امروز ما را مسخره كردي؟ حالا اگر مرا به طلائيه نبريد، من به كاشان نخواهم آمد، دوباره همراه آنها عازم طلائيه شديم ولي اين بار، بعد از كانال پنجاه متري با سينه‌خيز به طرف قتلگاه شهداء رفتند و ساعتي را در كنار شهدا گمنام ضجه زدند و آشتي كردند.

چهل کتاب دفاع مقدس که مورد تایید امام خامنه ای هستند

چهل کتاب دفاع مقدس که رهبری توصیه کرده اند

ردیف

نام کتاب

نویسنده

ناشر

1

نورالدین پسر ایران

سید نورالدین عافی

سوره مهر

2

خداحافظ کرخه

داوود امیریان

سوره مهر

3

فرمانده ی من

رحیم مخدومی

سوره مهر

4

فرهنگ جبهه

سید مهدی فهیمی

سروش

5

پا به پای باران

مرتضی سرهنگی و ...

سوره مهر

6

دشت شقایق ها

محمدرضا بایرامی

سوره مهر

7

خاک های نرم کوشک

سعید عاکف

ملک اعظم

8

مدال و مرخصی

هدایت‌الله بهبودی

سوره مهر

9

یاد یاران

حمید داوودآبادی

سوره مهر

10

زنده بادکمیل

محسن مطلق

سوره مهر

11

جشن حنابندان

محمدحسین قدمی

سوره مهر

12

هم پای صاعقه

گل علی بابایی و حسین بهزاد

سوره مهر

13

لشکرخوبان

معصومه سپهری

سوره مهر

14

بابا نظر

سیدحسن بیضایی

سوره مهر

15

دا

سیده اعظم حسینی

سوره مهر

16

گزارش یک بازجویی

مرتضی بشیری

سوره مهر

17

یادداشت‌های ناتمام

کمال سپاهی و ...

سوره مهر

18

تیپ 83

سید محمدعلی دیباچی

سوره مهر

19

تپه‌های لاله سرخ

حجت ایروانی و ...

سوره مهر

20

سفر به قبله

هدایت الله بهبودی

سوره مهر

21

شانه‌های زخمی خاکریز

صباح پیری

سوره مهر

22

خط فکه

شهید سید محمد شکری

سوره مهر

23

جنگ پابرهنه‌ها

رحیم مخدومی

سوره مهر

24

پایی که جا ماند

سیدناصر حسینی پور

سوره مهر

25

جدال در زیویه

شهید شکوری و ...

سوره مهر

26

منظومه انصار

فتح الله نادی

سوره مهر

27

نونی صفر

سیدحسن شکری

سوره مهر

28

یادداشت های خرمشهر

نامه های شهید بهروز مرادی به مقاومت

سوره مهر

29

اردوگاه عنبر

حسین فرهنگ اصلاحی و ...

سوره مهر

30

هنگ سوم

مجتبی الحسینی

سوره مهر

31

مجموعه قصه فرماندهان

جمع نویسندگان

سوره مهر

32

پرواز شماره 22

عصام عبدالوهاب الزبیدی

سوره مهر

33

نجیب

محمد جواد جزینی

سوره مهر

34

جنگ خیابانی

سید نظام مولا هویزه

سوره مهر

35

ضربت متقابل

گل علی بابایی

سوره مهر

36

دسته یک

اصغر کاظمی

سوره مهر

37

سفر سرخ

نصرت‌الله محمودزاده

جنات فکه

38

آتش به اختیار

محمدرضا بایرامی

چاپ و نشر کتاب های درسی ایران

39

عبور از آخرین خاکریز

احمد عبدالرحمن (پزشک اسیرعراقی) ، ترجمه: محمدحسین زوار کعبه

سوره مهر

40

پیشانی شیشه ای

محمد طیب

تفاوت ساپورت غواصی با ساپورت بی غیرتی

ساپورت

یاد شهدا بخیر...یاد غواصان شهید کشورمان بخیر...یاد اروند کنار و کارون پر خروش بخیر...

روزی بر روی کارون قایق های شناسایی به سمت مواضع دشمن می رفتند و غواصان را به داخل کارون پرخروش می انداختند تا با دل دریایی شان مواضع دشمن سر تا پا مسلح را شناسایی کند غواصانی که ساپورت های غواصی را می پوشیدند اما نه برای خودنمایی و چشم چرانی!!! بلکه برای دفاع از غیرت و ناموس ملت...برای آنکه لحظه ای چشم نامحرم به ناموس ایران نیفتد...



مدرسه ای به اسم داش ابرام

نتیجه تصویری برای ابراهیم هادی

شهید ابراهیم هادی را خیل یها با نام «داش ابرام » می شناسند؛ یک انسان
مؤمن، ورزشکار، شجاع و مهربان که
منش پهلوانی اش را تا آخر حفظ کرد.

دو فنجان خاطره دم می کنم

تک‌گویی‌های هر کدام از ما دونفر/ تقدیم به مادران شهید

مادر شهید

شمع روشن کن در این ویرانه، حالم را بپرس

در میان آتش از پروانه، حالم را بپرس

روزها از قاب عکس روبرو بیرون بیا

شب به شب در خواب‏ها، جانانه حالم را بپرس

ما وظیفه داریم...

شهدا و امر به معروف و نهی از منکر

هنگامی کـه دشـمن بـا تمـام قوا به کشـور اسـلامی
ایـران حملـه کـرد، یکـی از بزرگتریـن مصداق های
عملـی نهـی از منکر جلـوه نمود. کـدام منکـر از این
بالاتـر کـه حکومـت اسـلامی تهدیـد شـود؟ نه فقط
حکومـت اسـلامی کـه جـان، مـال و نوامیـس مردم
در معـرض خطـری جـدی بـود. دلاورمردانـی کـه
فرسـنگ ها از محـل حادثـه دور بودنـد، امـا رنـج هر
مسـلمان را در هر نقطه جهان رنج خود می شـمردند،
بـرای نهی از منکـر، لبـاس رزم بر تن کردنـد. میدان
جهـاد پر بـود از لهجه ها و رنگ های مختلـف. آنچه
دلهـا را یکـی کـرده بـود، اسـلام بود.
امـت واحـده اسـلام نسـبت بـه هر
رنجـی کـه در هـر نقطـه دنیـا بـر
مسـلمانان وارد می شـد، اهتمـام
داشـت؛ چراکه آنان این حدیث مشـهور
را شـنیده بودند که:«من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس منهم و من سمع رجلا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم»
مجاهـدان راه خـدا، غیـر از سـربلندی در میـدان نهـی از تجـاوز بـه جـان و مـال و
نوامیس مسـلمانان، هیچ امر و نهی شرعی دیگـری را نیـز کوچـک نمی شـمردند و بـه تـرس و
خجالـت فرصـت حضـور نمی دادنـد. آنان از خـدا حیا
می کردند. گاه منافع شـخصی، هوای نفـس، و... مانع
انجام این واجب الهی اسـت، اما رزمندگان اسـلام «و
لاخـوف علیهـم و لا هم یحزنـون» بودند.
آنـان پیـش از شـروع جنگ نیـز در این آزمـون پیروز
بودند و در خانه، محله، مدرسـه، محل کار، دانشـگاه و
هـر جـاکه نیاز بـه نهی از منکـر یا یـادآوری معروفی
بـود، خاموش نمی نشسـتند و بـا منطـق، مهربانی، با
آرامـش و از سـر خیرخواهی تذکـر میدادند.
در ادامـه بـه چنـد نمونـه از امربهمعـروف و نهـی از
منکرهـای شـهدا اشـاره میکنیم

شهادت در مسیحیت

مقاله ي پيش روي شما ،شهيد و مسأله شهادت را در دين مسيحيت بررسي مي کند . طبيعي است که اين مسأله در اسلام غناي بيشتري برخوردار است و ما فقط به مطرح کردن نظرات آنها مي پردازيم .

واژه يوناني martus بيانگر شاهدي است که بر حقايقي که تجربه کرده و حاصل مشاهدات اوست گواهي مي دهد . تعريف شهيد در ادبيات مسيحيت بدين گونه است که حواريون شاهداني بر رفتار و گفتار مسيح همچنين آموزه هاي او در اورشليم و گسترش آن به دنيا بوده اند . سنت پيتر خطاب به حواريون مي گويد : ما بايستي تا قيامت مبلغ دين مسيح و شاهدي بر رسالت او باشيم او در اشاره به دوازده حواري مسيح ، آنان را گواه و شاهداني بر رسالت عيسي مسيح مي داند.

نتیجه تصویری برای شهادت در ادیان

اولین ها

Related image

اطلاعيه ستاد امنيت، اطلاعيه ستاد مرکزي سپاه، اولين مين منفجر شده خارج از خليج، اولين آتشبار توپخانه سپاه، اولين آتشبار سنگين توپخانه عراق، اولين ابتکار عمل نظامي، اولين اثر پيرامون موضوع آزادگان، اولين اجازه استفاده از ثلث سهم امام(ره)، اولين اجلاس سران عرب پس از آغاز جنگ، اولين اجلاس کميته دائمي همکاري‌هاي اقتصادي و تجاري، اولين احراز نقض صلح، اولين اختراع داروهاي ضد بمب شيميايي، اولين استفاده از سلاح شيميايي، اولين اطلاعيه جامعه روحانيت مبارز اولين اطلاعيه آيت‌الله مکارم شيرازي، اولين اطلاعيه آيت‌الله سيد محمد وحيدي، اولين استفاده از گلوله‌هاي سمي و آتش‌زا، اولين اطلاعيه ستاد فرماندهي کل قوا، اولين اطلاعيه ستاد مرکزي سپاه، اولين اطلاعيه ستاد مشترک ارتش، اولين اطلاعيه وزارت امور خارجه پس از حمله به فرودگاهها، اولين اطلاعيه وزارت نيرو، اولين اعلام منطقه جنگي بودن سراسر عراق، اولين اعلام منطقه جنگي بودن سراسر عراق،

چشمان مجنون

6x3d_photo_2017-04-01_13-02-58.jpg

به روز 12 فروردین 1334 ه.ش در شهرضا در خانواده ای مستضعف و متدین بدنیا آمد. او در رحl مادر بود كه پدر و مادرش عازم كربلای معلّی و زیارت قبرسالارشهیدان و دیگر شهدای آن دیار شدند و مادر با تنفس شمیم روحبخش كربلا، عطر عاشورایی را به این امانت الهی دمید.
محمد ابراهیم درسایه محبّت‍ های پدر ومادر پاكدامن، وارسته و مهربانش دوران كودكی را پشت‍سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد. در دوران تحصیلش از هوش واستعداد فوق‍العاده‍ای برخوردار بود و با موفقیت تمام دوران دبستان و دبیرستان را پشت سر گذاشت.
هنگام فراغت از تحصیل بویژه در تعطیلات تابستانی با كار وتلاش فراوان مخارج شخصی خود را برای تحصیل بدست می‍آورد و از این راه به خانواده زحمتكش خود كمك قابل توجه ای می‍كرد. او با شور ونشاط و مهر و محبت و صمیمیتی كه داشت به محیط گرم خانواده صفا و صمیمیت دیگری می‍بخشید.
پدرش از دوران كودكی او چنین می‍گوید: « هنگامی كه خسته از كار روزانه به خانه برمی‍گشتم، دیدن فرزندم تمامی خستگی‍ها و مرارت‍ها را از وجودم پاك می‍كرد و اگر شبی او را نمی‍دیدم برایم بسیار تلخ و ناگوار بود. »
اشتیاق محمد ابراهیم به قرآن و فراگیری آن باعث می‍شد كه از مادرش با اصرار بخواهد كه به او قرآن یاد بدهد و او را در حفظ سوره‍ ها كمك كند. این علاقه تا حدی بود كه از آغاز رفتن به دبیرستان توانست قرائت كتاب ‍آسمانی قرآن را كاملاً فرا گیرد و برخی از سوره‍ه ای كوچك را نیز حفظ كند.

سه راهی شهادت طلائیه

d4ud_photo_2017-03-27_12-30-57.jpg

آن روز از سه راهی شهادت گذشتند!
امروز در دو راهی عافیت مانده ایم!

آن‌‌جا خدا بود و اخلاص...
این‌جا؛

"الذی یوسوس فی صدور الناس"

پسرک فلافل فروش

شهید ذوالفقاری، روز بیست و ششم بهمن ۹۳ در سامرا به فیض شهادت نائل آمد و پس از حدود هفت‌ماه از زمان شهادت وی، کتاب زندگی‌نامه‌اش به همراه مستند «عارف مسلح» رونمایی شد.

معرفی کتاب: پسرک فلافل فروش

«پسرک فلافل فروش» حاوی مجموعه خاطراتی از پدر، مادر، خواهر و جمعی از دوستان و آشنایان شهید ذوالفقاری در ایران و عراق، از دوران کودکی تا زمان شهادت است و عنوان کتاب نیز برگرفته از عنوان یکی از همین خاطرات می‌باشد.

این کتاب در ۱۶۰ صفحه توسط گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی و با قیمت ۶۵۰۰ تومان به عنوان چاپ اول منتشر شده و علاوه بر خاطرات، در انتهای کتاب، تصاویر شهید ذوالفقاری نیز چاپ شده است.

 

برای دانلود PDF کتاب پسرک فلافل فروش و دانلود مستند عارف به ادامه مطلب بروید.

بدون شرح...

پشت مانتوها و تیشرت های خیابان های خودمون king و queen میبینیم،،،

نتیجه تصویری برای مانتو در ایران من ملکه هستم

آن وقت آن سر دنیا در خیابان های لندن روی پیراهن و تیشرت هاشون عکس شهید همت،شهید چمران و شهید آوینی نقش بسته...

d3ce_1375216833711863_large.jpg

شهدا شرمنده ایم...

موشک‌باران داعش در عراق با رمز «عماد مغنیه»

http://www.nabjahadi.com/wp-content/uploads/2017/02/13951117001586_PhotoA.jpg

رزمندگان مقاومت اسلامی نُجَباء در سالروز شهادت فرمانده فقید حزب الله لبنان، مواضع تروریست‌های مستقر در شمال صلاح الدین را با رمز«عملیات خون فرمانده شهید عماد مغنیه» موشک‎باران کردند.

جهاد ادامه دارد...

7eee_photo_2017-02-04_20-04-25.jpg

زندگینامه

شهید جهاد عماد مغنیه، "جواد" در سال 1991 در "طیربا" لبنان در خانواده ای مبارز متولد شد. پدرش، عماد مغنیه، نام برادر شهیدش در مبارزه با صهیونیستها را برای وی انتخاب کرد.

وی همواره در کنار پدرش که از فرماندهان ارشد حزب الله لبنان بود، حضور داشت و پس از شهادت پدرش، رابطه تنگاتنگی با سید حسن نصرالله و سردار سلیمانی داشت، بطوری که برخی از سید حسن نصرالله و سردار قاسم سلیمانی به عنوان پدران معنوی وی یاد می کنند.


خانواده

شهید جهاد مغنیه فرزند حاج رضوان بود که 23 سال قوی ترین سرویس های جاسوسی اسرائیل را به سخره گرفته و آنها نتوانسته بودند او را پیدا کنند. به همین دلیل در پی این سالها صهیونیست‌ها دو برادر حاج رضوان یعنی عموهای جهاد عماد مغنیه به نام های فواد و جهاد را به شهادت رساندند.

شهید جهاد عماد مغنیه، چهارمین شهید از خانواده مغنیه می باشد. وی یک خواهر و یک برادر با نامهای فاطمه، مصطفی دارد.

تحصیلات

شهید جهاد مغنیه تحصیلات عالیه را در رشته‌ مدیریت در دانشگاه آمریکایی بیروت، یکی از بهترین دانشگاه‌های خاورمیانه شروع کرد. تنها یک درس باقی مانده بود تا مدرکش را بگیرد که به مقام والای شهادت نائل شد.

فعالیتهای شهید جهاد مغنیه در حزب الله

در طول سال های جنگ داخلی سوریه، حزب الله توانست به کمک ایران و سوریه زیرساخت های "جولان" را به دست گیرد و پایگاه مهمی در آن جا دایر کند. مسئول اول این پایگاه شهید جهاد مغنیه، پسر شهید عماد مغنیه بود و مسئول دوم نیز "سمیر قنطار" است که در سال 2008 در توافق تبادل اسرا، میان اسرائیل و حزب الله آزاد شد.

حزب الله خطوط دفاعی گوناگونی را در این منطقه به وجود آورده و نزدیک به هزار نفر را در آن خطوط مستقر کرده است تا به این ترتیب از عبور بنیادگراهای سنی از سوریه به خاک لبنان جلوگیری کند.

روزنامه صهیوینیستی "هاآرتص" در گزارشی ادعا کرده که خمپاره کاتیوشای 107 میلیمتری که در جریان جنگ اسرائیل علیه غزه در تابستان گذشته از جولان به سمت اسرائیلی ها شلیک شد نیز از سوی عناصر حزب الله در این منطقه شلیک شده بود.

اهمیت منطقه جولان و حضور موثر جهاد مغنیه

وب سایت شبکه سی ان ان در مصاحبه ای که با "موید غزلان"، یکی از اعضای هیات رهبری شورای ملی مخالفان سوری انجام داده بود؛ گفته بود که سازمان امنیت نظامی ارتش آزاد به اطلاعاتی دست یافته که نشان می دهد حزب الله، جهاد مغنیه را مسئول پرونده "جولان" کرده است.

این چهره مخالف سوری همچنین گفت که: «نیروهای مسلح ارتش آزاد دریافته اند که حزب الله تا چه اندازه در منطقه جولان نفوذ دارد، تا آن جا که توانسته است بر منطقه استراتژیک "تل الحاره" مسلط شود. اطلاعات به دست آمده حاکی از آن است که مراکز وابسته به حزب الله امکانات ویژه ای در اختیار دارند که می تواند آنها را به واحدهای مستقر در مرزهای جولان مرتبط کند.»

اهمیت این منطقه زمانی افزایش یافت که مخالفان مسلح توانستند پیشروی هایی در این منطقه داشته باشند و کنترل گذرگاه "قنیطره" و منطقه "تل الحاره" را به دست گیرند. اتفاقی که تاثیری بسیار در نقشه استراتژیک منطقه گذاشت. بعد از آن حزب الله متوجه این منطقه شد و با حمله گسترده توانست کنترل این مناطق را به دست گیرد و نیروهای مخالف سوری را به عقب براند.

يک شيار 143 ديگر

Image result for ‫مادر شهيد قنبر اسدپور‬‎

فيلم «شيار »143 روايت مادر شهيدي است به نام «الفت » که
تنها دلخوشي اش راديويي است براي شنيدن نامي از پسرش.
حالا يک الفت واقعي پيدا شده؛ مادري که ۳۲ سال چهره پسرش
را نديده و در تمام اين سا لها با ياد و خاطرات او زندگي کرده است.
آخرين صحن هاي که از او در قاب نگاهش نقش بسته چهره خندان و
مهرباني بود که عزم رفتن داشت. چاره اي نداشت جز اينکه ميوه
دلش را که بار سفر بسته بود در آغوش دعاي خير مادرانه اش جاي
دهد و با اشک چشم او را در مسيري بي بازگشت بدرقه کند.
در اين سا لها هيچ خبري از شهادت يا اسارت پسرش نشد و
همين هم باعث ميشود که او نااميد نشود. ديگران متعجب
نگاهش ميكردند وقتي او هنوز بعد از 32 سال با اشتياق راديو
را به گوشش مي چسباند تا شايد ردي، نشاني يا نامي از فرزندش
بشنود. خيلي ها مسخره اش ميکردند و خيلي هاي ديگر برايش دل
مي سوزاندند، اما او منتظر بود، چشم انتظار خبري از دردانه اش آن
هم از طريق امواج راديو، تا اينکه اين انتظار 32 ساله به سر آمد و
چشمان کم سو و دستان لرزان اين مادر لامردي به تابوت پسرش
شهيد قنبر اسدپور رسيد. ديدن تابوت فرزند بعد از گذشت سه دهه،
وجود آشفته اش را آرام کرد.
پريشاني، آشفتگي و انتظار واژه هايي بودند که راديوي قديمي اين
مادر خوب مي فهميد.

درس

Image result for ‫خامنه ای‬‎

برنامه تلویزیونی درباره شهدا که رهبر
انق الب دیدند:
«تلویزیون یک برنام های را دیروز
پریروزها پخش میکرد از بعضی از
شهدا که بنده تصادفاً چنددقیق های دیدم؛
آ نچه دربار ه آن شهیدان گفته م یشد
یا در وصیتنامه آن شهیدان درج شده
بود، انسان را واقعا از عظمت روحی این
شهید متحیّر م یکند. م یگوید من
درس خواندم و می ترسم که این درس
خواندن من که خرجی برایش شده و
هزینه های شده، تحمیل بر بی تالمال
بوده و این به گردن من باشد. وقت یکه
من شهید شدم موتورگازی من را
بفروشید، پول های بانک من را بگیرید،
بروید بدهید به بیت المال به جای آن!
اینها درس است؛ اینها درس است. »

آشنایی با کتاب “نامزد خوشگل من”

آشنایی با کتاب

عنوان کتاب به تنهایی می‌تواند عاملی باشد تا خواننده به آن جذب شود. حتی زمانی که خبر انتشار آن در رسانه‌ها منعکس شد بازخوردهای جالب توجهی به خاطر نام کتاب به وجود آمد.

«نامزد خوشگل من» عنوان یکی از آخرین کتاب‌هایی است که حمید داودآبادی با آن به نمایشگاه کتاب تهران آمد. از این جهت یکی از آخرین کتاب‌ها عنوان شد زیرا او با دست پر به نمایشگاه کتاب آمده بود و با کارهای متنوعی نمایشگاه کتاب حاضر شده بود.

«نامزد خوشگل من» کتابی است که داودآبادی در آن خاطراتی از دوران هشت ساله دفاع مقدس را در کنار هم قرار داده است. البته تفاوت این کتاب با سایر کتاب‌هایی که داودآبادی در حوزه دفاع مقدس نوشته در این است که عاملی که این خاطرات را در کنار هم آورده است و در حقیقت نخ تسبیح آنها به شمار می‌رود، دفاع مقدس است در غیر اینصورت از نظر زمانی و شخصیتی خاطرات با هم ارتباط ندارند.

این کتاب متشکل از خاطرات گوناگونی است که حاصل مشاهدات داودآبادی از دوران دفاع مقدس و بعد از آن است که برخی بسیار شیرین و برخی تلخ از این باب که به از خود گذشتگی رزمندگان اشاره کرده و با وضعیت امروز ما قابل قیاس نیست.

زبان داودآبادی در بیان خاطرات بسیار شیرین است و همین مسئله خاطرات او را خواندنی می‌کند. وجه تسمیه «نامزد خشوگل من» از یکی از خاطرات کتاب گرفته شده و همین مسئله موجب جلب توجه مخاطبان کتاب می‌شود.

به ادامه مطلب بروید.

سلام بر ابراهیم / معرفی کتاب زندگینامه شهید ابراهیم هادی

«سلام بر ابراهیم» کاری است از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی که در قالب زندگینامه ای مختصر و ۶۹ خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر «ابراهیم هادی» منتشر شده است.

این نوشتار حاصل بیش از پنجاه مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهید است که همگی نگارنده را در گردآوری این مجموعه ارزشمند یاری رساندند.(مقدمه کتاب)

«سلام بر ابراهیم» کاری است از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی کهدر قالب زندگینامه ای مختصر و ۶۹ خاطره درباره شهید بزرگوارو مفقود الاثر «ابراهیم هادی» منتشر شده است.

شهید هادی در یکم اردیبهشت ماه سال ۳۶ دیده به جهان گشود و پس از بیست و هفت سال زندگی پر فراز و نشیب، در عملیات والفجر مقدمّاتیدر منطقه فکه، بیست و دوم بهمن سال ۶۱ به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و همانطور که ازخداوند می خواست، پیکر پاکش درکربلای فکهگمنام ماند.

دو خاطره از مفقود شدن شهید هادی را تقدیم خوانندگان عزیز می کنیم:

شهید مفقود الاثر ابراهیم هادی

***

پلاک های آسمانی

عشق یعنی یه پلاک...

پوستر پلاک های آسمانی برای نمایش در سایز اصلی بر روی عکس کلیک کنید

برچسب ها دفاع مقدس پلاک

ایثار در دفاع مقدس بهترین الگو برای نسل امروز

نتیجه تصویری برای ایثار در دفاع مقدس

شهید و شهادت باخود عطر زیبای ایثار را طنین انداز می‌کند، صفتی که مجاهد دیروز در وسط میدان مبارزه، حاضر است ارزشمندترین سرمایه‌ی خود را برای حفظ آرمان و خاک پاک میهن به تجارت بگذارد، تا مجاهد امروز با الگو گرفتن از این فرهنگ، نگاهی الهی به کارها داشته و با مقدس شمردن این صفت در انجام کارها با وصف ایثار کوشا باشد.

برچسب ها دفاع مقدس

شهيد عباس بابايي

شهيد عباس بابايي

Image result for ‫عباس بابایی‬‎

گفت: مواظب سلامتي خودت باش، اگر هم برگشتي ديدي من نيستم .... طاقت نياوردم؛ گفتم: عباس چطوري مي‌تواتم دوريت را تحمل كنم؟ تو چطور مي‌تواني؟ هنوز اشك‌هاي درشتش پاي صورتش بودند

رنگ رخساره خبر مي دهد از سر درون

از کوزه همان برون تراود که در اوست

جمله اي از سهيلا آرين(زن امريکايي تازه مسلمان شده) : حجاب تاج بندگي منه

«و تو اى خواهر دينى‏ام: چادر سياهى که تو را احاطه کرده است ازخون سرخ من کوبنده تر است.»

(شهيد عبدالله محمودى)
«خواهرم: محجوب باش و باتقوا، که شماييد که دشمن را با چادرسياهتان و تقوايتان مىکشيد.» «حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب دشمن را مى بينى و دشمن تو را نمى بيند.»

(سردار شهيد رحيم آنجفى)
حفظ حجاب هم چون جهاد در راه خداست

(شهيد محمد کريم غفرانى)
خواهرم: از بى حجابى است اگر عمر گل کم است نهفته باش و هميشه گل باش.»

(شهيد حميد رضا نظام)
«از تمامى خواهرانم مى‏خواهم که حجاب اين لباس رزم را حافظ باشند.»

(شهيد سيد محمد تقى ميرغفوريان )
«يک دختر نجيب بايد باحجاب باشد.»

(شهيد صادق مهدى پور)
«خواهرم: حجاب تو مشت محکمى بر دهان منافقين و دشمنان اسلام مى زند.»

(شهيد بهرام يادگارى)
«تو اى خواهرم... حجاب تو کوبنده تر از خون سرخ من است.»

(شهيدابوالفضل سنگ راشان)
به پهلوى شکسته فاطمه زهرا(س) قسمتان مى‏دهم که، حجاب را حجاب‏را، حجاب را، رعايت کنيد.»

(شهيد حميد رستمى)

زني که با وضع تحريک آميز از خانه خارج ميشود و نظر صدها مرد نامحرم و جوان هرزه را به سوي خود جلب ميکند در حقيقت رفتار او ترويج فساد است، نه آزادي.

پلاک

برای دانلود سایز اصلی بر روی عکس کلیک کنید

خاك طلائيه

k0bm_n00000899-r-b-010.jpg

به همراه تعدادي از برادران و خواهران دانشگاه علوم پزشكي كاشان، براي بازديد از منطقه عمليات خيبر در خاك طلائيه عازم شدم. بعد از شرح عمليات، توضيح منطقه، خاطرات عمليات خيبر و تفحص شهدا، خاك طلائيه كه شهدا را در آن تفحص كرده بودند و به صورت دسته‌بندي به زائران هديه مي‌كردند، بين دانشجويان تقسيم كرديم، در حين تقسيم برادر دانشجويي بسته خاك را گرفته و به طرفي پرتاب نمود و گفت:«جمع كنيد مگر اين خاك چه دار كه من آن را به عنوان تبرك ببرم؟» هيچ‌كس حرفي نزد من با كارواني عازم شهداي هويزه و سپس اهواز شدم و آن كاروان عازم خرمشهر شد. يك روز بعد مسئول بسيج دانشجويي، به محل كار من مراجعه نمود و درخواست كرد يك بار ديگر كاروان انها را به طلائيه ببرم، سوال كردم جريان چيست من چندين سال توفيق خدمت به كاروانها را دارم ولي اولين بار است كه يك كاروان دوباره مي‌خواهد از طلائيه بازديد كند، گفت: برويم در منطقه تعريف مي‌كنيم.اصرار كردم گفت:«بعد از اينكه از شما جدا شديم شب در خرمشهر اسكان داشتيم در اخر شب كه همه در حال استراحت بودند، ما سه چهار نفر از برادران بسيج مشغول برنامه‌ريزي روز بعد بوديم كه ديديم برادري با وحشت و اضطراب و فرياد از خواب پريد، دست و پاي او را گرفتيم و آرام كرديم. گفتيم:«چه شده است؟» گفت:«بياد مرا دوباره به طلائيه ببريد، گفتيم :«امروز كه رفتيم براي چه مي‌خواهي دوباره به زيارت طلائيه بروي؟» گفت:«در خواب ديدم كسي به من گفت:«كه كي گفته است بيايي روي خون ما پا بگذاري و ما را مسخره مي‌كني چرا امروز ما را مسخره كردي؟ حالا اگر مرا به طلائيه نبريد، من به كاشان نخواهم آمد، دوباره همراه آنها عازم طلائيه شديم ولي اين بار، بعد از كانال پنجاه متري با سينه‌خيز به طرف قتلگاه شهداء رفتند و ساعتي را در كنار شهدا گمنام ضجه زدند و آشتي كردند.

چهل کتاب دفاع مقدس که مورد تایید امام خامنه ای هستند

چهل کتاب دفاع مقدس که رهبری توصیه کرده اند

ردیف

نام کتاب

نویسنده

ناشر

1

نورالدین پسر ایران

سید نورالدین عافی

سوره مهر

2

خداحافظ کرخه

داوود امیریان

سوره مهر

3

فرمانده ی من

رحیم مخدومی

سوره مهر

4

فرهنگ جبهه

سید مهدی فهیمی

سروش

5

پا به پای باران

مرتضی سرهنگی و ...

سوره مهر

6

دشت شقایق ها

محمدرضا بایرامی

سوره مهر

7

خاک های نرم کوشک

سعید عاکف

ملک اعظم

8

مدال و مرخصی

هدایت‌الله بهبودی

سوره مهر

9

یاد یاران

حمید داوودآبادی

سوره مهر

10

زنده بادکمیل

محسن مطلق

سوره مهر

11

جشن حنابندان

محمدحسین قدمی

سوره مهر

12

هم پای صاعقه

گل علی بابایی و حسین بهزاد

سوره مهر

13

لشکرخوبان

معصومه سپهری

سوره مهر

14

بابا نظر

سیدحسن بیضایی

سوره مهر

15

دا

سیده اعظم حسینی

سوره مهر

16

گزارش یک بازجویی

مرتضی بشیری

سوره مهر

17

یادداشت‌های ناتمام

کمال سپاهی و ...

سوره مهر

18

تیپ 83

سید محمدعلی دیباچی

سوره مهر

19

تپه‌های لاله سرخ

حجت ایروانی و ...

سوره مهر

20

سفر به قبله

هدایت الله بهبودی

سوره مهر

21

شانه‌های زخمی خاکریز

صباح پیری

سوره مهر

22

خط فکه

شهید سید محمد شکری

سوره مهر

23

جنگ پابرهنه‌ها

رحیم مخدومی

سوره مهر

24

پایی که جا ماند

سیدناصر حسینی پور

سوره مهر

25

جدال در زیویه

شهید شکوری و ...

سوره مهر

26

منظومه انصار

فتح الله نادی

سوره مهر

27

نونی صفر

سیدحسن شکری

سوره مهر

28

یادداشت های خرمشهر

نامه های شهید بهروز مرادی به مقاومت

سوره مهر

29

اردوگاه عنبر

حسین فرهنگ اصلاحی و ...

سوره مهر

30

هنگ سوم

مجتبی الحسینی

سوره مهر

31

مجموعه قصه فرماندهان

جمع نویسندگان

سوره مهر

32

پرواز شماره 22

عصام عبدالوهاب الزبیدی

سوره مهر

33

نجیب

محمد جواد جزینی

سوره مهر

34

جنگ خیابانی

سید نظام مولا هویزه

سوره مهر

35

ضربت متقابل

گل علی بابایی

سوره مهر

36

دسته یک

اصغر کاظمی

سوره مهر

37

سفر سرخ

نصرت‌الله محمودزاده

جنات فکه

38

آتش به اختیار

محمدرضا بایرامی

چاپ و نشر کتاب های درسی ایران

39

عبور از آخرین خاکریز

احمد عبدالرحمن (پزشک اسیرعراقی) ، ترجمه: محمدحسین زوار کعبه

سوره مهر

40

پیشانی شیشه ای

محمد طیب

تفاوت ساپورت غواصی با ساپورت بی غیرتی

ساپورت

یاد شهدا بخیر...یاد غواصان شهید کشورمان بخیر...یاد اروند کنار و کارون پر خروش بخیر...

روزی بر روی کارون قایق های شناسایی به سمت مواضع دشمن می رفتند و غواصان را به داخل کارون پرخروش می انداختند تا با دل دریایی شان مواضع دشمن سر تا پا مسلح را شناسایی کند غواصانی که ساپورت های غواصی را می پوشیدند اما نه برای خودنمایی و چشم چرانی!!! بلکه برای دفاع از غیرت و ناموس ملت...برای آنکه لحظه ای چشم نامحرم به ناموس ایران نیفتد...



دو فنجان خاطره دم می کنم

 

تک‌گویی‌های هر کدام از ما دونفر/ تقدیم به مادران شهید

مادر شهید

 

شمع روشن کن در این ویرانه، حالم را بپرس

در میان آتش از پروانه، حالم را بپرس

روزها از قاب عکس روبرو بیرون بیا

شب به شب در خواب‏ها، جانانه حالم را بپرس

ما وظیفه داریم...

شهدا و امر به معروف و نهی از منکر

 

هنگامی کـه دشـمن بـا تمـام قوا به کشـور اسـلامی
ایـران حملـه کـرد، یکـی از بزرگتریـن مصداق های
عملـی نهـی از منکر جلـوه نمود. کـدام منکـر از این
بالاتـر کـه حکومـت اسـلامی تهدیـد شـود؟ نه فقط
حکومـت اسـلامی کـه جـان، مـال و نوامیـس مردم
در معـرض خطـری جـدی بـود. دلاورمردانـی کـه
فرسـنگ ها از محـل حادثـه دور بودنـد، امـا رنـج هر
مسـلمان را در هر نقطه جهان رنج خود می شـمردند،
بـرای نهی از منکـر، لبـاس رزم بر تن کردنـد. میدان
جهـاد پر بـود از لهجه ها و رنگ های مختلـف. آنچه
دلهـا را یکـی کـرده بـود، اسـلام بود.
امـت واحـده اسـلام نسـبت بـه هر
رنجـی کـه در هـر نقطـه دنیـا بـر
مسـلمانان وارد می شـد، اهتمـام
داشـت؛ چراکه آنان این حدیث مشـهور
را شـنیده بودند که:«من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس منهم و من سمع رجلا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم»
مجاهـدان راه خـدا، غیـر از سـربلندی در میـدان نهـی از تجـاوز بـه جـان و مـال و
نوامیس مسـلمانان، هیچ امر و نهی شرعی دیگـری را نیـز کوچـک نمی شـمردند و بـه تـرس و
خجالـت فرصـت حضـور نمی دادنـد. آنان از خـدا حیا
می کردند. گاه منافع شـخصی، هوای نفـس، و... مانع
انجام این واجب الهی اسـت، اما رزمندگان اسـلام «و
لاخـوف علیهـم و لا هم یحزنـون» بودند.
آنـان پیـش از شـروع جنگ نیـز در این آزمـون پیروز
بودند و در خانه، محله، مدرسـه، محل کار، دانشـگاه و
هـر جـاکه نیاز بـه نهی از منکـر یا یـادآوری معروفی
بـود، خاموش نمی نشسـتند و بـا منطـق، مهربانی، با
آرامـش و از سـر خیرخواهی تذکـر میدادند.
در ادامـه بـه چنـد نمونـه از امربهمعـروف و نهـی از
منکرهـای شـهدا اشـاره میکنیم

 

شهادت در مسیحیت

مقاله ي پيش روي شما ،شهيد و مسأله شهادت را در دين مسيحيت بررسي مي کند . طبيعي است که اين مسأله در اسلام غناي بيشتري برخوردار است و ما فقط به مطرح کردن نظرات آنها مي پردازيم .

واژه يوناني martus بيانگر شاهدي است که بر حقايقي که تجربه کرده و حاصل مشاهدات اوست گواهي مي دهد . تعريف شهيد در ادبيات مسيحيت بدين گونه است که حواريون شاهداني بر رفتار و گفتار مسيح همچنين آموزه هاي او در اورشليم و گسترش آن به دنيا بوده اند . سنت پيتر خطاب به حواريون مي گويد : ما بايستي تا قيامت مبلغ دين مسيح و شاهدي بر رسالت او باشيم او در اشاره به دوازده حواري مسيح ، آنان را گواه و شاهداني بر رسالت عيسي مسيح مي داند.

نتیجه تصویری برای شهادت در ادیان

اولین ها

Related image

اطلاعيه ستاد امنيت، اطلاعيه ستاد مرکزي سپاه، اولين مين منفجر شده خارج از خليج، اولين آتشبار توپخانه سپاه، اولين آتشبار سنگين توپخانه عراق، اولين ابتکار عمل نظامي، اولين اثر پيرامون موضوع آزادگان، اولين اجازه استفاده از ثلث سهم امام(ره)، اولين اجلاس سران عرب پس از آغاز جنگ، اولين اجلاس کميته دائمي همکاري‌هاي اقتصادي و تجاري، اولين احراز نقض صلح، اولين اختراع داروهاي ضد بمب شيميايي، اولين استفاده از سلاح شيميايي، اولين اطلاعيه جامعه روحانيت مبارز اولين اطلاعيه آيت‌الله مکارم شيرازي، اولين اطلاعيه آيت‌الله سيد محمد وحيدي، اولين استفاده از گلوله‌هاي سمي و آتش‌زا، اولين اطلاعيه ستاد فرماندهي کل قوا، اولين اطلاعيه ستاد مرکزي سپاه، اولين اطلاعيه ستاد مشترک ارتش، اولين اطلاعيه وزارت امور خارجه پس از حمله به فرودگاهها، اولين اطلاعيه وزارت نيرو، اولين اعلام منطقه جنگي بودن سراسر عراق، اولين اعلام منطقه جنگي بودن سراسر عراق،

چشمان مجنون

6x3d_photo_2017-04-01_13-02-58.jpg

 

به روز 12 فروردین 1334 ه.ش در شهرضا در خانواده ای مستضعف و متدین بدنیا آمد. او در رحl مادر بود كه پدر و مادرش عازم كربلای معلّی و زیارت قبرسالارشهیدان و دیگر شهدای آن دیار شدند و مادر با تنفس شمیم روحبخش كربلا، عطر عاشورایی را به این امانت الهی دمید.
محمد ابراهیم درسایه محبّت‍ های پدر ومادر پاكدامن، وارسته و مهربانش دوران كودكی را پشت‍سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد. در دوران تحصیلش از هوش واستعداد فوق‍العاده‍ای برخوردار بود و با موفقیت تمام دوران دبستان و دبیرستان را پشت سر گذاشت.
هنگام فراغت از تحصیل بویژه در تعطیلات تابستانی با كار وتلاش فراوان مخارج شخصی خود را برای تحصیل بدست می‍آورد و از این راه به خانواده زحمتكش خود كمك قابل توجه ای می‍كرد. او با شور ونشاط و مهر و محبت و صمیمیتی كه داشت به محیط گرم خانواده صفا و صمیمیت دیگری می‍بخشید.
پدرش از دوران كودكی او چنین می‍گوید: « هنگامی كه خسته از كار روزانه به خانه برمی‍گشتم، دیدن فرزندم تمامی خستگی‍ها و مرارت‍ها را از وجودم پاك می‍كرد و اگر شبی او را نمی‍دیدم برایم بسیار تلخ و ناگوار بود. »
اشتیاق محمد ابراهیم به قرآن و فراگیری آن باعث می‍شد كه از مادرش با اصرار بخواهد كه به او قرآن یاد بدهد و او را در حفظ سوره‍ ها كمك كند. این علاقه تا حدی بود كه از آغاز رفتن به دبیرستان توانست قرائت كتاب ‍آسمانی قرآن را كاملاً فرا گیرد و برخی از سوره‍ه ای كوچك را نیز حفظ كند.

سه راهی شهادت طلائیه

d4ud_photo_2017-03-27_12-30-57.jpg

آن روز از سه راهی شهادت گذشتند!
امروز در دو راهی عافیت مانده ایم!

آن‌‌جا خدا بود و اخلاص...
این‌جا؛

"الذی یوسوس فی صدور الناس"

بدون شرح...

 

پشت مانتوها و تیشرت های خیابان های خودمون king و queen میبینیم،،،

نتیجه تصویری برای مانتو در ایران من ملکه هستم

آن وقت آن سر دنیا در خیابان های لندن روی پیراهن و تیشرت هاشون عکس شهید همت،شهید چمران و شهید آوینی نقش بسته...

d3ce_1375216833711863_large.jpg

شهدا شرمنده ایم...

 

موشک‌باران داعش در عراق با رمز «عماد مغنیه»

http://www.nabjahadi.com/wp-content/uploads/2017/02/13951117001586_PhotoA.jpg

رزمندگان مقاومت اسلامی نُجَباء در سالروز شهادت فرمانده فقید حزب الله لبنان، مواضع تروریست‌های مستقر در شمال صلاح الدین را با رمز«عملیات خون فرمانده شهید عماد مغنیه» موشک‎باران کردند.

 

 

 

 

 

 

جهاد ادامه دارد...

7eee_photo_2017-02-04_20-04-25.jpg

زندگینامه

شهید جهاد عماد مغنیه، "جواد" در سال 1991 در "طیربا" لبنان در خانواده ای مبارز متولد شد. پدرش، عماد مغنیه، نام برادر شهیدش در مبارزه با صهیونیستها را برای وی انتخاب کرد.

وی همواره در کنار پدرش که از فرماندهان ارشد حزب الله لبنان بود، حضور داشت و پس از شهادت پدرش، رابطه تنگاتنگی با سید حسن نصرالله و سردار سلیمانی داشت، بطوری که برخی از سید حسن نصرالله و سردار قاسم سلیمانی به عنوان پدران معنوی وی یاد می کنند. 


خانواده

شهید جهاد مغنیه فرزند حاج رضوان بود که 23 سال قوی ترین سرویس های جاسوسی اسرائیل را به سخره گرفته و آنها نتوانسته بودند او را پیدا کنند. به همین دلیل در پی این سالها صهیونیست‌ها دو برادر حاج رضوان یعنی عموهای جهاد عماد مغنیه به نام های فواد و جهاد را به شهادت رساندند.

شهید جهاد عماد مغنیه، چهارمین شهید از خانواده مغنیه می باشد. وی یک خواهر و یک برادر با نامهای فاطمه، مصطفی دارد.

تحصیلات

شهید جهاد مغنیه تحصیلات عالیه را در رشته‌ مدیریت در دانشگاه آمریکایی بیروت، یکی از بهترین دانشگاه‌های خاورمیانه شروع کرد. تنها یک درس باقی مانده بود تا مدرکش را بگیرد که به مقام والای شهادت نائل شد.

فعالیتهای شهید جهاد مغنیه در حزب الله

در طول سال های جنگ داخلی سوریه، حزب الله توانست به کمک ایران و سوریه زیرساخت های "جولان" را به دست گیرد و پایگاه مهمی در آن جا دایر کند. مسئول اول این پایگاه شهید جهاد مغنیه، پسر شهید عماد مغنیه بود و مسئول دوم نیز "سمیر قنطار" است که در سال 2008 در توافق تبادل اسرا، میان اسرائیل و حزب الله آزاد شد.

حزب الله خطوط دفاعی گوناگونی را در این منطقه به وجود آورده و نزدیک به هزار نفر را در آن خطوط مستقر کرده است تا به این ترتیب از عبور بنیادگراهای سنی از سوریه به خاک لبنان جلوگیری کند.

روزنامه صهیوینیستی "هاآرتص" در گزارشی ادعا کرده که خمپاره کاتیوشای 107 میلیمتری که در جریان جنگ اسرائیل علیه غزه در تابستان گذشته از جولان به سمت اسرائیلی ها شلیک شد نیز از سوی عناصر حزب الله در این منطقه شلیک شده بود.

اهمیت منطقه جولان و حضور موثر جهاد مغنیه

وب سایت شبکه سی ان ان در مصاحبه ای که با "موید غزلان"، یکی از اعضای هیات رهبری شورای ملی مخالفان سوری انجام داده بود؛ گفته بود که سازمان امنیت نظامی ارتش آزاد به اطلاعاتی دست یافته که نشان می دهد حزب الله، جهاد مغنیه را مسئول پرونده "جولان" کرده است.

این چهره مخالف سوری همچنین گفت که: «نیروهای مسلح ارتش آزاد دریافته اند که حزب الله تا چه اندازه در منطقه جولان نفوذ دارد، تا آن جا که توانسته است بر منطقه استراتژیک "تل الحاره" مسلط شود. اطلاعات به دست آمده حاکی از آن است که مراکز وابسته به حزب الله امکانات ویژه ای در اختیار دارند که می تواند آنها را به واحدهای مستقر در مرزهای جولان مرتبط کند.»

اهمیت این منطقه زمانی افزایش یافت که مخالفان مسلح توانستند پیشروی هایی در این منطقه داشته باشند و کنترل گذرگاه "قنیطره" و منطقه "تل الحاره" را به دست گیرند. اتفاقی که تاثیری بسیار در نقشه استراتژیک منطقه گذاشت. بعد از آن حزب الله متوجه این منطقه شد و با حمله گسترده توانست کنترل این مناطق را به دست گیرد و نیروهای مخالف سوری را به عقب براند.

 
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 77 صفحه بعد

برگشت به بالا